این عکسرو خودم درست کردم امیدوارم لذت ببرید:
درادامه مطلب............
نویسنده : شقایق تاریخ : چهار شنبه 8 آذر 1398برچسب:
عکس کامران وهومن ,
کامران وهومن ,
عکس جدیدکامران وهومن ,
[ادامه مطلب]
بیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم
برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد
دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده
چه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدی
چرا رفتی از کنارم؟
تو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبت
با چند خاطره ماندم
برگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شود
دلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ
صدای خنده هایت تنگ شده
با آمدنت من را دوباره زنده کن
واحساس را دوباره در وجودم شعله ور کن
تا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسم
تو بشو ساحل قلبم
من میشم ماهی مرده
تا بگن به عشق ساحل
لب دریا جون سپرده
ردپایم بی صداست
عشق من بی انتهاست
ردپای اشکهایم را بگیر
تا بدانی خانه ی عاشق کجاست
چو گل های شقایق داغدارم
بیا پروانه شو بنشین کنارم
بزن مرهم به زخم قلبم ای دوست
که خنجر خورده ی این روزگارم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نویسنده : تاریخ : دو شنبه 6 آذر 1398برچسب:
کامران وهومن ,
عکس جدیدکامران وهومن ,
,
نمیدانم چرا ، اما برایت سخت دلتنگم ،
در این مسلک که صورت های بی احساس بسوی قلب های ساده میتازند ،
من اینجا در صف مرگ شقایق ها برای رنگ چشمان تو دلتنگم
.
.
.
تنفس : شروع زندگیست ،
عشق : قسمتی از زندگیست
اما دوست خوب : قلب زندگیست
.
.
.
اسمش تقصیر است ، حالا تو هی خودت را آرام کن ، بگو نه تقدیر !
.
.
.
سخت میترسیدم از اینکه
من از نژاد شیشه باشم و شکستنی
او از نژاد جاده باشد و رفتنی
آری روزها گذشت ، همان شد ، او رفت ، من شکستم . . .
.
.
.
تلخ ترین حرف : دوستت دارم اما … ، شیرین ترین حرف : … اما دوستت دارم
.
.
.
کاش توی این جاده یه تابلو نصب میکردن واسه دلخوشیم …
“تــــــــو”
دو کیلومتر …
.
.
.
اوج محبت را نمیتوان با پیام تقدیم کرد ، اما از همین فاصله خاک پای خوبانیم
.
.
.
ابرها به آسمان تکیه می کنند
درختان به زمین
و انسان ها به مهربانی هم
تقدیم به سرزمین مهربانی خودم . . .
.
.
.
پارک = پنچری ، اما تو نه ! هرجای دلم میخواهی ، پارک کن !
.
.
.
خواستم بگم همیشه محتاج همین نگاهم ،
فقط آروم به گوشیت نگاه کن ،
نذار گذر زمان خسته یا دلگیرش کنه
.
.
.
تنهایی همین است ، تکرار نامنظم من بی تو ، بی آنکه بدانی برای تو نفس می کشم
.
.
.
به یک “هستم”
به یک “نترس”
به یک “نوازش”
به یک “آغوش”
به یک “دوستت دارم”
خلاصه بگویم به “تو”
نیازمندم
.
.
.
.
.
نویسنده : تاریخ : دو شنبه 6 آذر 1398برچسب:
کامران وهومن ,
عکس جدیدکامران وهومن ,
,
یعنی میشه که ما دو تا یه روزی به هم برسیم؟
مهم فقط رسیدنه ، حتی اگه کم برسیم
یعنی میشه خوشی بیاد دور ما توری بکشه؟
به آرزوهاش برسه هر کی که دوری بکشه؟
یعنی میشه شب بشینم دست روی موهات بکشم؟
کاشکی بدونم چقـَدَرباید مکافات بکشم
یعنی میشه که شونه هات فقط پناه من باشه؟
چرا تا حالا نشده ، شاید گناه من باشه
یعنی میشه که دستامون با هم مثه یه رشته شه؟
هر کی برای اون یکی درست مثه فرشته شه
یعنی میشه با هم واسه خوشبختی زحمت بکشیم؟
یه خواب راحت بکنیم ، یه آه راحت بکشیم
یعنی میشه بازم بگی دیوونتم من ، دیوونت؟
دوباره عاشقم بشه اون دل مثل رودخونت
یعنی میشه با هم باشیم من و خدامون و خودت؟
درست مثه تولدم ، درست مثه تولدت
یعنی میشه که جای من فقط روی چشات باشه؟
تکیه کلام تو بازم ، من میمیرم برات باشه؟
یعنی میشه فقط یه بار خدا به ما نگا کنه؟
میگی نمیشه ولی من ، همش میگم خدا کنه
یعنی میشه تو دفترش یه لحظه اسم ما باشه؟
یه چیزی بشکنه فقط ، اونم طلسم ما باشه
.
.
.
.
.
.
.
.
نویسنده : شقایق تاریخ : پنج شنبه 2 آذر 1398برچسب:
کامران وهومن ,
عکس جدیدکامران وهومن ,
,